Untitled Document

اعتقادنامه - ۴

 و اینكه نسبت در میان ایمان و اسلام تساوی است یا ترادف یا تباین یا عموم و خصوص مطلق باشد باین وجه بعد از تسلیم تغایر لغوی و ایمان بسیط است یا مركب ثنائیست یا ثلاثی

و اعمال و تروک داخل اویند یا همین اعمال یا واجبات و بس و آنچه داخل است جزء حقیقی است یا عرفی و استثنا درو جائز است یا نه و قابل زیادت و نقصان است یا نیست و مخلوقست یا نه و اختیاریست یا اضطراری و در اینصورت وجه تكلیف چیست درین رساله بیانش ضرورنیست اما همین قدر باید دانست كه باتفاق اشاعره و معتزله تكلیف بممتنع ذاتی ممتنع و بلا یطاق علمی و اخباری واقع است اما بلا یطاق عادی در مذهب معتزله ممتنع است و در مذهب اشاعره جائز و غیره واقع پس بنده حسب الظاهر بایمان بلكه به هیچ طاعتی زیاده از قدر طاقت مكلّف نیست لهذا در حالت جنون و غفلت و موت و خواب و مانند اینها مسلمان بر مسلمانی خود باقی است اگرچه درین احوال تصدیق ندارد چه تصدیق بی شعور محال است و چونكه معنی لفظ ایمان كه تصدیق و باور كردن است بر هیچ كس از عوام اعراب پوشیده نبوده است چه جای اصحاب كرام رضی الله تعالی عنهم اجمعین و حال آنكه غرض حضرت جبرائیل علی نبینا وعلیه الصلاة والسلام تعلیم ایشان بوده است بنابرین مقصودش استخبار نیست از معنی لفظ ایمان بلكه مدعا همین است ایمان كه بمعنی تصدیق است در شریعتِ تو ای محمّد تصدیق است بچند چیز لاجرم سرور كائنات علیه وعلی آله وصحبه افضل الصلاة والتسلیمات در جواب ایشان تفسیر لفظ ایمان ننمودند بلكه زبان معجز بیان را بتفصیل متعلقات ایمان گشودند لهذا نگفتند ایمان فلان چیز است چنانكه در بیان اسلام فرمودند