Untitled Document

[حكایات پیغامبران و ملایكه]- ۳

چون پانزده ساله شد بصحرا رفت و از میان خلق دور شد، یک روز پدرش از پس وی برفت، ویرا دید پای در آب نهاده و از تشنگی هلاک می شد و می گفت بعزت تو كه آب نخورم تا ندانم كه جای من بنزدیک تو چیست؛ و چندان گریسته بود كه بر روی وی گوشت نمانده بود و دندانها پیدا آمده، و پارهٔ نمد بر روی نشاندی تا خلق نبینند؛ و امثال این احوال در حكایات پیغامبران بسیارست.

[نیت آمیختهٔ از ثواب خالی نباشد] -۱

بدانكه چون نیت آمیخته شد، اگر ریا یا غرضی دیگر غالب تر بود از نیت عبادت، این سبب عقوبت بود، و اگر با وی برابر بود نه سبب عقوبت بود نه سبب ثواب، و اگر ضعیف تر بود عمل از ثواب خالی نباشد، و هر چند كه اخبار اشارت بدان می كند كه چون شركت آید گویند برو مزد از آنكس طلب كن كه برای وی كردی، ولكن ظاهر نزدیک ما آنست كه بدین آن می خواهد كه چون هر دو قصد برابر بود مزد نبود، چون طلب كند گویند از آنكس طلب كن، و آنجا كه خبر دلیل عقوبتست مراد آن باشد كه همه قصد ریا باشد یا آن غالب تر باشد، اما چون باعث اصلی قصد تقرب باشد و آن دیگر ضعیف بود نباید كه بی ثواب بود، اگر چه ثواب بدرجه آنكه خالص باشد نرسد. و این اختیار بدو دلیل می كنیم یكی آنكه ما را ببرهان معلوم شده است كه معنی عقوبت دوری دلست از شایستگی حضرت الهیت، و آنست سبب آنكه باتش حجاب سوخته شود، و قصد تقرب تخم سعادتست و قصد دنیا تخم شقاوتست، و اجابت این دو قصد مدد دادن ایشانست، و یكی ویرا دور همی كند