در ذكر فرایض اسلام و معنی كلمه شهادت و بیان آن - ۵
حقیقت توحید اینجا رخ نماید * * فرد:
زین پیش دلی بود و هزار اندیشه * اكنون همه لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ است *
هر كه در عشق نیک و بد گفت تو حال این طایفه را چه دانی آدم هنوز میان مكه و طایف بوده كه این جماعت گرد حرم طائف بوده اند مبتدیرا ازین حال خبر نباشد آن مبتدا بود بیخبر نباشد هَی هَی خاک اكجا آن طول و عرض تَكَادُ السَّمَٰوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ بنده به جحد ولی شود آله نه پیاده را فرزین توان كرد اما شاه نه * * قطعه:
سالها خون خورد نافه تا مگر * بوی مشک اندر مشام او رسید *
شیشه خود را بَهْرِ آن بگداخت تا * قطرهٔ از می بجام او رسید *
اوست كه رقم هستی كشیده بر بالا و پست و قلم نیستی را مده بر هشیار و مست * * شعر:
ای خدای كه سر توحیدت * كس نداند چنانكه میدانی *
لوح تسلیم خواندهٔ طفلانه * عقل در مكتب خدا دانی *
لاجرم ما بعجز میخواهیم * معرفت از جناب ربانی *
كی گذاریم حق و صف ترا * چون منزه زفهم انسانی *
عجز ادراک چون پدید آرد * مشربی از زلال عرفانی *
الهی اگر ظاهر ما آلوده است باطن ما بداغ تست اگر شاخ صدق ما خشک ست ولی از باغ تست اگر نقد ما قلب ست اما از خزانهٔ تست
* * شعر :
مفلسانیم آمده در كوی تو * شیء لله از جمال رویٔ تو *
برحمت بی علت كه بر ما رحمت فرمائی و بدار السلام برسان بحرمة محمد (صلی الله علیه وسلم) وآله اجمعین.