Untitled Document

در طلب علم - ۴

و علاج آن بی علم راست نیاید. و اما علم بیع و سلم [پیش خرید] و رهن و اجارت و این اجناس كه در فقه گویند فرض كفایتست: فرض عین بر كسی شود كه آن بمعاملت بخواهد كرد، و بیشتر خلق از آن خالی تواند بود، اما ازین احوال دل خالی نتواند بود؛

اما جنس دیگر كه باعتقاد تعلق دارد، آن بود كه اگر در اعتقاد وی را شكی پدید آید، بر وی واجب بود كه آن شک از دل ببرد: هرگاه كه آن شک در اعتقادی باشد كه واجب بود در اصل خویش، یا در اعتقادی كه شک در آن روا نبود.

پس از این جمله معلوم شد كه علم بر همه مسلمانان فریضه است، كه هیچ مسلمان از جستن علم مستغنی نیست، ولكن آن علم یک جنس نیست، و در حق هر كسی برابر نیست، بلكه باحوال و اوقات بگردد. اما هیچ كس از نوعی حاجت بدین معنی خالی نباشد. پس، ازین گفت رسول – علیه السلام – كه: «هیچ مسلمان نیست كه نه طلب علم بر وی فریضه است»، یعنی طلب علمی كه بعمل بآن حاجتمند بود.

در استنجا - ۱

باید كه سه كلوخ یا سه سنگ راست كرده باشد [راست كردن: آماده داشتن – سردست داشتن] پیش از قضا حاجت، چون فارغ شود بدست چپ بگیرد، و بر جایی نهد كه پلید نباشد، آنگاه میراند تا بموضع نجاست، و آنجا میگرداند و نجاست میرباید چنانكه فراتر نبرد نجاست را، این چنین سه سنگ بكار دارد، و اگر پاک نشود دو دیگر بكار دارد تا طاق بود. آنگاه سنگی بزرگتر بدست راست بگیرد،