Untitled Document

در ثواب خوشنود داشتن پدر و مادر و عقاب ناخوشنودی ایشان - ۴

حكایت در مبكیات میارد كه روزی شخصی را وفات رسید او را در گور نهادند از گور وی بانگ خر میامد سبب پرسیدند گفتند روزی مادرش سخن میگفت مادر را گفت ای خر خاموش باش مادرش ازین سخن برنجید گفت حق تعالی ترا در گور خر گرداناد لا جرم از گورش آواز خر برمیامد اگر رضای حق میخواهی رضای مادر طلب  *   *  رباعی:

جنت كه مقام سرورانست *  در زیر قدوم مادرانست * 

آن كن كه رضای مادرانست *  زیرا كه رضای مادرانست * 

از استاد خود سلمه الله سماع دارم كه میفرمود حق تعالی دعای بد مادر را در حق فرزند چنان باجابت نمیرساند كه دعای بد پدر را زیرا كه دعای بد مادر بدل نمیباشد و هر چند كه مادر رنجیده بود اما از فرزند تبرّاء همه عمر نمیكند اما میتواند بود كه پدر چنان رنجد كه هرگز خاطر با فرزند خویش نكند  *   *  رباعی:

از سوز دل پدر حذر باید كرد *  و زكوی جفای او گذر باید كرد *

گیرم كه تو فرمانده آفاق شدی *  آخر نه بفرمان پدر باید كرد *

در نوابغ العلم میارد الاب اعرف و اشرف والام و اران یعنی پدر شناساتر و شریف تر و مادر مشفق تر و مهربانتر قصه علقمه انس بن مالک رضی الله عنه روایت میكند كه جوانی بود در عهد حضرت مصطفی صلی الله علیه وسلم نام وی علقمه دایم طاعتها كردی وصایم الدهر وقایم اللیل بودی ناگاه در نزع افتاد و زبان او در بند شد رسول را علیه السلام خبر دادند علی و عمار یاسر را بفرستاد هر چند كلمه شهادت او را تلقین كردند زبان او كار نكرد