Untitled Document

در شرایط ایمان و در ماهیت ایمان - ۴

در فرایض الاسلام میارد كه ایمان گفتن لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ است و باور داشتن معنی وی و معنی این كلمه آنست كه خداوند یكی ست و محمد رسول ویست در احصار المبانی و تحریر الفرایض میگوید كه ایمان قبول حقهاست در تحقیق الایمان پیر تسلیم میگوید ایمان تسلیم ست مر آنرا كه بنده دانست و مجرد علم ایمان نیست و بر سر علم تسلیم میباید تا ایمان باشد پیر زاهد علیه الرحمه میگوید قبول حقها و انكار باطلهاست اما قول جمهور آنست كه انكار باطلها از برای توضیح و روشنی توان گفت نه از برای وجوب زیرا كه انكار باطل در قبول حق داخل ست و لازمه ویست مثلا شخصی میگوید در وقت نماز روی بقبله كردن و پشت بمشرق كردن شرط است معلوم میشود كه از برای توضیح و روشنی میگوید نه بر سبیل وجوب زیرا كه هر گاه كه روی بقبله آورد پشت بمشرق خواهد شد و این معنی لازمه ویست در رساله مقدمه میارد كه ایمان اقرار بنده است بزبان بحقیقت مومن بها و بدل مرین جمله را بحقیقت تصدیق كردن ست یعنی راست گوئی داشتن ست یعنی باور داشتن و گرویدن ست یعنی اعتراف آوردن و قبول كردن ست یعنی حق داشتن مومن بها را چنانچه حق دانسته است یعنی بر حقیقت مومن بها فرود آمدن و دل بران نهادن ست چنان فرود آمدنی كه از دل و زبان و سایر اعضا هیچ وجه از وجوه هیچ عناد و استكبار و گردن كشی نیاید و این كه در معنی ایمان ار كتب سلف و خلف درین كتاب آورده است حاصل معنی همه بیک اصل باز میگردد و آن آنست كه ایمان قبول حقهاست و معنی همه همین ست و پس و اختلاف در الفاظ و عباداتست و الا در معنی همه موافق اند و اختلاف نیست

 قطعه: همان یارست اگر صد كسوه پوشد * همان نورست اگر صد لمعه افزود*

همان بحرست اگر صد نام دارد * مسمی كی شود از اسم معدود*