Untitled Document

در شرایط ایمان و در ماهیت ایمان - ۵

حكایت در روضة الخلد میارد كه عربی و عجمی و تركی و هندوی با یكدیگر همراه شدند چون گرسنه شدند نقدی در میان آوردند عرب گفت: خبز میباید تاژیک گفت: نان میباید ترک گفت: اتمک میباید هندو گفت: روئی میباید خلاف ظاهر شد شخصی كه زبان همه میدانست درم بُرد و نان آورد خلاف از میان برخاست و همه گفتند مقصود ما این بود ضعیف درین معنی گوید

شعر: خبز و نان و اتمک و روئی یكی ست * ماء و آب و سو و پانی نیز هم *

زین همه مقصود شیء واحدست * از عرب گر بشنوی یا از عجم *

از خلاف لفظ سرگردان مشو * زانكه در معنی نباشد بیش و كم *

اما اسلام و آن ایمان ست تفرقه نیست میان ایمان و اسلام یعنی ایمان و اسلام شرعی یكی ست و متغائران نیستند سوال چون ایمان و اسلام شرعی یک چیزست پس در حدیث أَنْ تُؤْمِن بِاَللَّهِ چرا جبرئیل اسلام را جدا سوال كرد و گفت أَخْبِرْنِي عَنِ الإسْلامِ و رسول علیه السلام در جواب فرمود كه أَنْ تَشْهَدَ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ و بعد ازان سوال كرد كه أَخْبِرْنِي عَنِ الْإِيمَانَ و رسول علیه السلام در جواب وی فرمود أَنْ تُؤْمِن بِاَللَّهِ الی آخره جواب میگویم آنجا كه جبرئیل علیه السلام سوال كرد كه أَخْبِرْنِي عَنِ الإسْلامِ اعمال مضمرست یعنی عن اعمال الاسلام لا جرم رسول علیه السلام فرمود كه گواهی دادنست بیگانگی خداوند و برسالت محمد علیه السلام و بپای داشتن نماز و دادن زكوة و صوم رمضان و گذاردن حج اسلام و اینها اعمال اسلام ست و آنجا كه از ایمان سوال كرد فرمود كه باور داشتن ست مومن بها را پس معلوم شد كه ایمان و اسلام شرعی متغایران نه اند بلكه شی واحدست مسمی بدو اسم در اصول الامشی و عامه كتب كلامی میآرد كه ایمان كم و زیادت نمیشود زیرا كه ایمان اقرار و تصدیق ست و اقرار و تصدیق احتمال زیادت و نقصان ندارد