Untitled Document

اعتقادنامه - ۹

مثلا و الفاظیكه دلالت برینمعانی میكند كلام لفظی اند و عربی یا فارسی یا غیر اینها گفته می شوند پس كلام نفسی صفتیست بسیط قایم بنفس متكلّم مغایر علم و اراده و سائر صفات مشهور و كلام لفظی مركبست در حروف مرتـبه جاری از زبان متكلّم و ساری در گوش سامع كه دالست بر كلام نفسی پس بدان كه كلام حق جل شانه صفتیست از پی غیر مخلوق قائم بذات او تعالی منافی سكوت و خـَرَسْ و ناتوانی تكلم مغایر علم و اراده و سائر صفات ذاتیه را ازل تا بابد بی تخلل خاموشی بهمان یک صفت متكلم است و او بسیط حقیقی است نه متبعض و نه متعدد و نه عربی و نه اخبار و نه انشاء و نه امر و نه نهی مثلا از جنس صوت و حرف نیست نه در خط در می آید و نه در زبان نه در گوش نه در ذهن لیكن از هر یكی ازینها باعتبار وجودی غیر از وجود خارجی مفهوم میشود و بهر زبانی معبّر می گردد پس اگر بعربی [فی شرح المقاصد اذا عبرعنه بالعربیة فقرآن و بالیونانیة فانجیل او بالعبریة فتوریة او بالسریانیة فزبور و الاختلاف علی العبارات دون المسمی كما اذا اذكر الله تعالی بالسنة متعدده و لغات مختلفه انهی] معبر شود قرآن است و اگر بسریانی انجیل و اگر بعبرانی تورات و بامور متكثره و متغیّره تعلّق گیرد پس اگر بمحكی تعلّق گیرد خبراست و بغیر محكی انشا و به مامور امر و بمنهی نهی و هكذا اما بدین سبب گردی از كثرت و تبدلرا بدامانش نه نشیند چنانكه گذشت و همه كتب منزله و صحف مرسله ورقی ازان صفتند و این صفت را صفت خدا و كلام نفسی او تعالی بالذات میگویند و باعتبار جلوه كردن در لباس عربیت قرآن چنانكه گفته شد و وحی منزلرا كه نظم معروف مولف از صروف و بالفعل مكتوب و ملفوظ و مسموع و محفوظ آدمیان است كلام لفظی و قرآن میگویند و بصفت خدا هم تسمیه می شود باعتبار دلالت و این كلام اگر چه وحدت نوعی دارد