Untitled Document

پیدا كردن حقیقت جاه و حشمت - ۲

 بلكه مسخری بنده بقهر باشد و مسخری وی بطوع و طبع! معنی مال ملک اعیان است و معنی جاه ملک دلهاء مردمان است، و جاه محبوبترست از مال بنزدیک بیشتر خلق برای سه سبب: یكی آنكه مال محبوب از آنست كه همه حاجتها حاصل بوی توان كرد، و جاه همچنین است، بلكه چون جاه بدست آورد مال نیز بوی بدست آوردن آسان بود، اما اگر خسیس [پست] خواهد كه بمال جاه بدست آورد این دشوار بود؛ دوم آنكه مال اندر خطر بود كه هلاک شود یا دزد ببرد و بكار شود و برسد [یعنی در كار افتد و تمام شود]، و جاه ازین ایمن بود؛ سوم آنكه مال زیادت نشود بی رنج تجارت و حراثت [زراعت]، و جاه سرایت همی كند و زیادت همی شود: كه هر كه دل وی صید تو شد وی اندر جهان همی گردد و ثناء تو همی گوید تا دیگران نیز صید تو همی شوند نادیده، و هر چند معروف تر همی شود جاه زیادت همی گردد و تبع بیش همی شود، پس جاه و مال هر دو مطلوبست برای آنكه وسیلت است بجمله حاجتها ولیكن در طبع آدمی اندرست كه نام و جاه دوست دارد بشهرهاء دور كه داند كه هرگز آنجا نخواهد رسید و دوست دارد كه عالم ملک وی باشد، اگر چه داند كه بدان محتاج نخواهد بود، و این را سری عظیم است، و سبب آنست كه آدمی از گوهر فرشتگانست و از جملهٔ كارهای الهیت است، چنانكه گفت: «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» پس بسبب زیادتی مناسبت كه با حضرت ربوبیت دارد ربوبیت جستن طبع ویست و اندر باطن هر كسی بایست [یعنی این اندیشه ضروری هر كسی است] آنكه فرعون گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الأَعْلَىٰ» اندرست، پس هر كسی ربوبیت بطبع دوست دارد و معنی ربوبیت آنست كه همه وی باشد و با وی خود هیچ دیگر نبود، كه چون دیگری پدید آید نقصان بود، و كمال آفتاب آنست كه یكی است و نور همه از ویست